موانع تکاثر (قرآن)آیاتی از قرآن کریم به بیان ویژگیهایی میپردازد که موجب بازدارنگی انسان از تکاثر طلبی میگردد. ۱ - بازدارندههای تکاثر۱.۱ - توجه به حسابرسیتوجه به حسابرسی نعمتها در قیامت و مسئولیت در برابر آنها، بازدارنده انسان از تکاثر است. الهـکم التکاثر• ثم لتسـلن یومئذ عن النعیم. افزون طلبی (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است. • سپس در آن روز (همه شما) از نعمتهایی که داشتهاید بازپرسی خواهید شد تفسیر این روایات ظاهرا مختلف، چنین است که" نعیم" یک معنی بسیار گسترده دارد که همه مواهب الهی را اعم از" معنوی" مانند دین و ایمان و اسلام و قرآن و ولایت، و انواع نعمتهای" مادی" را اعم از فردی و اجتماعی شامل میشود، منتها نعمتهایی که اهمیت بیشتری دارند مانند نعمت" ایمان و ولایت" بیشتر از آنها سؤال میشود که آیا حق آنها ادا شده یا نه؟ و ظاهرا روایاتی که نعمتهای مادی را از شمول این آیه نفی میکند ناظر به این معنی است که شما نباید مصداقهای مهمتر را رها کرده به مصداقهای کوچکتر روی آورید، و در حقیقت هشداری است به مردم در زمینه سلسله مراتب مواهب و نعمتهای الهی و اینکه در برابر آنها مسئولیت سنگین دارند. و چگونه ممکن است از این نعمتها سؤال نشود در حالی که سرمایه های بزرگی هستند که در اختیار بشر قرار داده شده، و باید از هر کدام دقیقا قدر- دانی کنند و شکر آن را بجای آورند، و در موارد خود صرف کنند. ۱.۲ - توجه به عذاب اخرویتوجه به عذاب اخروی، بازدارنده انسان از تکاثرطلبی است اعلموا انما الحیوة الدنیا لعب ولهو وزینة وتفاخر بینکم وتکاثر فی الامول والاولـد کمثل غیث اعجب الکفار نباته ثم یهیج فتره مصفرا ثم یکون حطـمـا وفی الاخرة عذاب شدید ومغفرة من الله ورضون وما الحیوة الدنیا الا متـع الغرور. بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است، همانند بارانی که محصولش کشاورزان را در شگفتی فرو میبرد، سپس خشک میشود بگونهای که آن را زردرنگ میبینی سپس تبدیل به کاه میشود! و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضای الهی و (به هر حال) زندگی دنیا چیزی جز متاع فریب نیست! و فی الآخرة عذاب شدید... به دو روی زندگی آخرت اشاره میکند، تا شنونده بر حذر شود، و از مغفرت و رضوان که یک روی آخرت است، و عذاب که روی دیگرش است، مغفرت و رضوان را اختیار کند. و جمله" و ما الحیاة الدنیا الا متاع الغرور" میخواهد شنونده را بیدار و هوشیار کند، تا مبادا زندگی دنیا با آن غرور خاص به خود مغرورش سازد. ۱.۳ - توجه به ناپایداری دنیاتوجه به ناپایداری دنیا، بازدارنده انسان از تکاثر است. اعلموا انما الحیوة الدنیا لعب ولهو وزینة وتفاخر بینکم وتکاثر فی الامول والاولـد کمثل غیث اعجب الکفار نباته ثم یهیج فتره مصفرا ثم یکون حطـمـا وفی الاخرة عذاب شدید ومغفرة من الله ورضون وما الحیوة الدنیا الا متـع الغرور. " غرور" در اصل از ماده" غر" (بر وزن حر) به معنی اثر ظاهر چیزی است، و لذا به اثر ظاهر در پیشانی اسب" غرة" گفته میشود، سپس به حالت غفلت اطلاق شده است که در ظاهر انسان هوشیار است، اما در حقیقت بیخبر است، و به معنی فریب و نیرنگ نیز استعمال میشود. " متاع" به معنی هر گونه وسائل بهره گیری است، بنا بر این جمله" دنیا متاع غرور است" مفهومش این است که وسیله و ابزاری است برای فریبکاری، فریب دادن خویشتن، و هم فریب دیگران و البته این در مورد کسانی است که دنیا را هدف نهایی قرار میدهند و به آن دل میبندند، و بر آن تکیه میکنند و آخرین آرزویشان وصول به آن است، اما اگر مواهب این جهان مادی وسیلهای برای وصول به ارزشهای والای انسانی و سعادت جاودان باشد هرگز دنیا نیست، بلکه مزرعه آخرت، و قنطره و پلی برای رسیدن به آن هدفهای بزرگ است. بدیهی است توجه به دنیا و مواهب آن به عنوان یک" گذرگاه" یا یک" قرارگاه" دو جهت گیری مختلف به انسان میدهد که در یکی مایه نزاع و فساد و تجاوز و بیدادگری و طغیان و غفلت است، و در وزن وسیله بیدادی است و آگاهی و ایثار و فداکاری و برادری و گذشت. ۱.۴ - یقین به قیامتیقین به قیامت و جهنم ، مانع تکاثر است. الهـکم التکاثر• کلا سوف تعلمون• کلا لو تعلمون علم الیقین• لترون الجحیم• ثم لترونها عین الیقین. افزون طلبی (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است. • چنین نیست که میپندارید، (آری) بزودی خواهید دانست! • چنان نیست که شما خیال میکنید اگر شما علم الیقین (به آخرت) داشتید (افزون طلبی شما را از خدا غافل نمیکرد)! "یقین" نقطه مقابل" شک" است، همانگونه که علم نقطه مقابل جهل است، و به معنی وضوح و ثبوت چیزی آمده است، و طبق آنچه از اخبار و روایات استفاده میشود به مرحله عالی ایمان" یقین" گفته میشود،امام باقر ع فرمود: "ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است، و تقوی یک درجه از ایمان بالاتر، و یقین یک درجه برتر از تقوا است" سپس افزود: " و لم یقسم بین الناس شی ء اقل من الیقین": " در میان مردم چیزی کمتر از یقین تقسیم نشده است"! راوی سؤال میکند یقین چیست؟ میفرماید: التوکل علی الله، و التسلیم لله، و الرضا بقضاء الله، و التفویض الی الله!: " حقیقت یقین توکل بر خدا، و تسلیم در برابر ذات پاک او، و رضا به قضای الهی، و واگذاری تمام کارهای خویش به خداوند است". برتری مقام یقین از مقام تقوی و ایمان و اسلام چیزی است که در روایات دیگر نیز روی آن تاکید شده است. ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۴۲۲، برگرفته از مقاله «موانع تکاثر» |